Movatterモバイル変換


[0]ホーム

URL:


پرش به محتوا
ویکی‌پدیادانشنامهٔ آزاد
جستجو

اشیره

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
اشیره
بانوی اشیره‌ی دریا[۱]
نام‌های دیگر
مرکز فرهنگی غالبشام‌ باستان
نماددرخت
همسر
زادگان۷۰ پسر(دین اوگاریتی)
۷۷ یا ۸۸ پسر(دین هیتی)

اشیره یااشیرا (عبری: אֲשֵׁרָה)،[۲]اثیرات (اوگاریتی: 𐎀𐎘𐎗𐎚)الهه مادر درادیان باستانی سامی، به ویژه در فرهنگاوگاریت بود که در دوران‌های مختلف با نام‌ها و مفاهیم گوناگون مورد پرستش قرار می‌گرفته است. در متون باستانیسامی، از جملهالواح گلی اوگاریت، به اشیره به عنوان همسرال، خدای برتر، اشاره شده است.[۳] در برخی از متون، او به عنوان «بانوی اثیرات» و «مادر خدایان» نامیده می‌شود. اشیره همچنین با مفاهیم باروری، زایش و حمایت از خانواده مرتبط بود.[۴]

برخی پژوهشگران بر این باورند که اشیره دراسرائیل باستان، به‌ویژه درسامریه ویهودا، به‌عنوان همسریهوه مورد پرستش قرار می‌گرفت.[۵][۶][۷][۸] اما گروهی دیگر از پژوهشگران با این دیدگاه مخالفت کرده‌اند.[۹][۱۰][۱۱][۱۲]

ریشه‌شناسی

[ویرایش]

نام اشیره، درعبری باستان به صورت «اَشِیرا» و درزبان اوگاریتی به شکل‌های «اَثیرات» یا «اَتیرَت» آمده‌است.[۱۳] قدیمی‌ترین اشارات شناخته‌شده به نامی هم‌ریشه با این الهه به حدود سدهٔ نوزدهم پیش از میلاد درمیان‌رودان بازمی‌گردد؛ در متوناکدی از الهه‌ای به نام «اَشرَتوم» یا «اَشیرَتوم» یاد شده که همسر خدایآموری «امورو» معرفی می‌شود.[۱۴] باستان‌شناسان بر پایهٔ این شواهد، اشرتوم را بازتابی از یک سنت دینی مشترک سامی می‌دانند که بعدها در شکل اثیرات اوگاریتی تداوم یافت.[۱۵] برخی زبان‌شناسان بر این باورند که اشرتوم میان‌رودانی و اثیرات اوگاریتی از یک نیای مشترک اسطوره‌ای برخاسته‌اند، اما در بسترهای فرهنگی متفاوتی بازسازی شده‌اند.[۱۶][۱۷] در حالی‌که در اوگاریت، اثیرات به‌عنوان «مادر خدایان» و همسرال، خدای بزرگ مجمع الهی، پرستش می‌شد، در میان‌رودان نقش اشرتوم محدودتر بود و بیشتر با کارکردهای خانوادگی و باروری پیوند داشت.[۱۸][۱۹] از دیدگاه تطبیقی، بیشتر پژوهشگران بر این باورند که هر دو چهره بازتاب یک کهن‌الگوی سامی از الههٔ مادر و باروری‌اند که در هر منطقه، رنگ و بوی فرهنگی ویژه‌ای یافته‌است.[۲۰]

معنای رایج واژهٔ šr درزبان‌های سامی شمال‌غربی به‌طور کلی «پادشاه»، «شاهزاده» یا «فرمانروا» است.[۲۱] از سوی دیگر، ریشهٔ سامی شمال‌غربی ʾṯr (که درعربی به‌شکل «أثر» درآمده) به معنای «گام برداشتن»، «راه رفتن» یا «بر جای گذاشتن رد پا» دانسته می‌شود.[۲۲] شماری از پژوهشگران کوشیده‌اند واژهٔ «اَثیرات» را به‌صورتاسم عام تفسیر کنند و معنای آن را به حوزهٔ حرکت و راه‌رفتن نسبت دهند، به‌ویژه با توجه به عنوان اوگاریتی rabat ʾAṯirat yam به معنای «بانوی بزرگ دریا» یا «بانویی که بر دریا گام می‌نهد» که تنها درچرخهٔ بعل ذکر شده‌است.[۲۳][۲۴]‌ با این حال، زبان‌شناسانی هشدار داده‌اند که نباید معنای هم‌صدا یا ریشه‌نما را به‌سادگی بر واژه‌های اسطوره‌ای تعمیم داد، زیرا نام اشیره به احتمال زیاد از لایه‌ای کهن‌تر از زبان اوگاریتی سرچشمه گرفته‌است.[۱۶] به گفتهٔ جان دی، عنوان rabat ʾAṯirat yam بیش از آنکه نامی توصیفی باشد، عنوانی آیینی است که بر مقام سلطنتی یا توانایی اسطوره‌ای او دلالت دارد، نه بر معنای واژهٔ پایه.[۱۷] در نتیجه، فرضیه‌هایی که کوشیده‌اند از این ترکیب برای بازسازی ریشهٔ واژهٔ «اشیره» استفاده کنند، همگی با مشکلاتمعناشناختی وواج‌شناسی روبه‌رو بوده‌اند.[۲۵] اگر این نام به‌راستی از منشاء اوگاریتی برمی‌آمد، انتظار می‌رفت شکل واژگانی و ساختار صوتی متفاوتی داشته باشد.[۲۰]

نام او گاهی به‌صورت ʾElat نیز در متون باستانی گواهی شده‌است،[۲۶] که شکل مؤنث واژهٔ ʾEl، به معنای «خدای بزرگ» در زبان‌های سامی شمال‌غربی است و بر پیوند نزدیک او با ایزد برترکنعانی، ال، دلالت دارد.[۲۷] عنوان‌های او اغلب شامل واژگانی مانند qdš به معنای «مقدّس»، baʽlat (شکل مؤنثبعل، یعنی «بانوی فرمانروا») یا rbt (شکل مؤنث رب، به معنای «بانو» یا «سرور») هستند.[۲۸] در متون اوگاریتی، اشیره به‌ویژه با عنوان qnyt ʾilm، یعنی «زایندهٔ خدایان» یا «مادر خدایان» شناخته می‌شود.[۲۹] جان دی بر این باور است که لقب qnyt ʾilm احتمالاً بازتابی از باور دیرین سامی به یک الههٔ مادر جهانی است که وظیفهٔ زایش نسل ایزدان و استمرار حیات را بر عهده دارد.[۳۰][۳۱]

تعبیر

[ویرایش]
نقش برجسته‌ای ازتپه حلاف که مردی را نشان می‌دهد که با استفاده از نردبان از درختی بالا می‌رود تا خوشه‌های خرما را بچیند. این درخت با نقش‌های برگ‌نخل تزئین شده است، که با شمایل‌نگاری اشیره مرتبط دانسته می‌شود.

اشیره الهه‌ای مهم در فرهنگ‌هایسامی شمال‌غربی بود. با این حال، به‌ویژه درتنخ، واژهٔ اشیره به اشیای چوبی آیینی‌ای اطلاق شد که به‌عنوان «ستون‌های اشیره» شناخته می‌شوند. در این زمینه، اختلاف‌نظرهایی وجود دارد که آیا کتیبه‌هایی که به اشیره اشاره دارند، منظورشان خود الهه است، ستون اشیره،[۳۲] یا هر دو.[۳۳] وینتر معتقد است که نباید میان الهه و نماد او تفاوت قائل شد.[۳۴]

برخی پژوهشگران پیوند اولیه میان اشیره وحوا پیشنهاد کرده‌اند، بر اساس این هم‌زمانی که هر دوی آن‌ها در متون به‌عنوان «مادر همه زندگان» توصیف شده‌اند (درپیدایش ۳:۲۰).[۳۵] این ارتباط از طریق همانندسازی اشیره با «هپات» از شهرحلب مطرح شده است. هپات، که نامش ریشه در زبان‌های سامی شمال‌غربی دارد، در چندین فرهنگآسیای غربی با خدایان طوفان هم‌پیوند بوده است، با وجود اینکه این فرهنگ‌ها زبان‌های متفاوتی داشتند. برای نمونه، هپات همراه خدای سامیهدد در حلب واِبلا بوده، باتشّوب درآیین هوری، و با ترخونز در میان لوییان‌هایآناتولی شریک بوده است.[۳۶][۳۷] اولیان بیان می‌کند که نام عبری اصلی حوّا، یعنی חַוָּה (Ḥawwā)، هم‌ریشه با «حوَّت» (ḥawwat) است؛ لقبی که برای الههتانیت در سدهٔ نخست پیش از میلاد ثبت شده است.[۳۸] با این حال، برخی پژوهشگران دیگر ارتباط میان تانیت و اشیره، و همچنین بین اشیره و حوّا را رد می‌کنند.[۳۹] همچنین، در یکی از الواح جادوی نفرین‌کنندهٔپونیکی، از ایزدبانوییفنیقی به نام حوَّت نام برده شده است.

همچنین گمانه‌زنی‌هایی وجود دارد که «شِخینا» (به عربیسکینه) ــ که به‌عنوان جنبه‌ای زنانه ازیهوه در نظر گرفته می‌شود ــ ممکن است یادگاری فرهنگی یا صورت تنزل‌یافته‌ای از اشیره باشد.‌[۴۰] جنبه‌ی زنانه‌ی دیگری نیز ممکن است در شخصیت‌بخشی زنانه به «حکمت» در کتابامثال سلیمان دیده شود.[۴۱]

نماد‌شناسی

[ویرایش]
مقالهٔ اصلی:ستون اشره
تندیس‌های سفالی‌ که در بافت‌های خانگیسرزمین یهودا درعصر آهن، به‌ویژه در قرون هشتم و هفتم پیش از میلاد، یافت شده است؛ این تندیس‌ها به‌طور گسترده به‌عنوان بازنمایی‌هایی از اشیره تفسیر شده‌اند.

نمادهای متنوعی به اشیره نسبت داده شده‌اند. رایج‌ترین آن‌ها به‌مراتب، نماد درخت است؛[۴۲] تطابقی که قدمت آن بهدوران نوسنگی بازمی‌گردد.[۴۳] اشیای آیینی مربوط به پرستش اشیره اغلب درخت‌هایی را به تصویر می‌کشند، و اصطلاحات «اشیریم» و «اشیروت» که در تنخ در زمینه پرستش اشیره به‌کار رفته‌اند، به‌طور سنتی به عنوان اشاره به درختان مقدسی به نام «ستون‌های اشیره» درک می‌شوند. یکی از رایج‌ترین درخت‌های مرتبط با اشیره در هنرهای تصویری،درخت نخل خرماست، درختی که در طول سال به‌طور قابل اعتمادی خوراک تولید می‌کند. برخی معتقدند این نماد به درختان زنده اشاره دارد، اما اولیان آن را یک نخل یا ستون غیرزنده و سبک‌پردازی‌شده می‌داند.[۴۴] بقایای یکدرخت ارس که در یک گورستان ۷۵۰۰ ساله درایلات کشف شده، توسط برخی به عنوان درخت اشیره تلقی شده است.[۴۵]

ارتباط اشیره با باروری تنها به پیوند او با درختان محدود نمی‌شد؛ او اغلب با ویژگی‌های جنسی برجسته به تصویر کشیده می‌شد.[۴۶] تندیس‌های اشیره، که اغلب با عنوان «پیکره‌های اشیره» شناخته می‌شوند، نمایانگر او به‌عنوان درخت هستند، چرا که بدن آن‌ها شبیه به تنه درخت ساخته شده است.[۴۷] این پیکره‌ها همچنین پیوند عمیق او با باروری را بازتاب می‌دهند، متناسب با جایگاهش به‌عنوان «الهه مادر». در پیکره‌های معروف به «مجسمه‌های ستونی یهودا»، اشیره همیشه با سینه‌های برجسته و آشکار به تصویر کشیده شده است. همین‌طور، پیکره معروف به «اشیره رواَدیم» پر از نمادپردازی جنسی نیرومند و صریح است: در آن، اشیره در حال شیر دادن به دو پیکره کوچک‌تر (احتمالاشحر وشالم) است و هم‌زمان با هر دو دست، مهبل خود را به‌طور کامل نمایان می‌کند.[۴۸] در بسیاری از این پیکره‌ها، ناحیه شرمگاهی با تمرکز نقطه‌هایی تزئین شده که نمایانگرموی تناسلی هستند،[۴۹] گرچه برخی نیز این الگو را به شکل چندمعنایی به صورت خوشه انگور تفسیر کرده‌اند.[۴۶]رحم نیز گاهی به‌عنوان نماد تغذیه‌کننده استفاده می‌شد، چرا که حیوانات اغلب در حال تغذیه مستقیم (گرچه به‌صورت انتزاعی) از مثلث تناسلی نمایش داده می‌شدند.[۵۰]

کتیبه‌ی اهدایی روی کوزه لاخیش واژه‌ی «اِلات» را دقیقاً بالای درخت قرار داده، که نشان می‌دهد آن درخت نمادی از الهه‌ی الات بوده است.[۵۱]

هسترین درباره ابریق لاخیش اشاره می‌کند که در میان گروهی از ظروف سفالی که در محل کشف شده‌اند، در یک جام به‌جای تصویر رایج درخت مقدس که در دو سوی آن بزهای کوهی یا پرندگان دیده می‌شوند، از نماد مثلث تناسلی استفاده شده که باز هم بزهای کوهی در دو طرف آن قرار دارند.[۵۲] به‌گفته هسترین، این جابه‌جایی میان درخت و مثلث تناسلی نشان می‌دهد که درخت در واقع نمادی از الهه باروری، یعنی اشیره، بوده است. هسترین بین این تصویر و بازنمایی‌های الهه مصریحاثور به‌شکل الهه درخت انجیر مصری شباهت‌هایی می‌بیند و پیشنهاد می‌کند که در دوران حاکمیت مصر بر فلسطین، آیین حاثور آن‌قدر گسترده شد که حاثور با اشیره یکی دانسته شد. دیگر نقش‌هایی که در ابریق دیده می‌شوند (مثل شیر، گوزن زرد و بزهای کوهی) نیز به‌نظر می‌رسد ارتباط نزدیکی با نمادهای مرتبط با اشیره داشته باشند.[۵۳]

اشیره احتمالاً با نقش‌مایه باستانی «سرور حیوانات» که در سراسر خاور نزدیک رایج بود نیز در ارتباط بوده است؛ نقشی که در آن، یک شخص یا ایزد میان دو حیوان روبه‌رو قرار دارد. به‌گفته بیولیو، تصاویری که ایزدبانویی را میان شیرها نشان می‌دهند، تقریباً بدون شک، بازنمایی‌هایی از الهه اشیره هستند.[۵۴] شیر ماده در خاورمیانه باستان، مانند کبوتر و درخت، به نمادی رایج برای ایزدبانوان تبدیل شده بود.[۵۵] شیرهای ماده در شمایل‌نگاری مرتبط با اشیره نقش برجسته‌ای دارند، از جمله در پایه محراب آیینی «تعنک» مربوط به قرن دهم پیش از میلاد که تصویر درخت را نیز در خود دارد. همچنین، یک سرِ پیکان عبری از قرن یازدهم پیش از میلاد کشف شده که روی آن نوشته شده: «بنده بانوی شیر»؛ عبارتی که به‌وضوح اشاره به اشیره دارد.[۵۵][۵۶]

بین‌النهرین

[ویرایش]
کتیبه نذری از «ایتور-اشدوم» که الهه‌ «اشراتوم» را فرا می‌خواند، از نمونه‌های مهم شواهد پرستش اشراتوم دربین‌النهرین است. هر چند که نام‌های اشراتوم و اثیراتاوگاریتی ریشه یکسانی دارند، اما این دو الهه جایگاه‌های متفاوتی درپانتئون‌های خود داشتند.[۵۷]

الهه‌‌ایعموری به نام «اَشرَتوم» یا «اَشیرَتوم» درسومر نیز پرستش می‌شده است. خاستگاه عموری او با توجه به جایگاهش به‌عنوان همسراموررو که ایزد برتر در آیین عموری‌‌ها بوده تأیید بیشتری می‌یابد.[۵۷][۵۷] با اینکه پذیرفته شده نام اشرتوم با اشیره (یا اَثیرات) هم‌ریشه است،[۵۷] اما این دو الهه در واقع با یکدیگر یکی دانسته نمی‌شوند؛ چرا که با وجود اشتراک در جایگاه‌شان به‌عنوان همسر ایزد بلندمرتبه، در درون پانتئون خود، نقش‌ها و موقعیت‌های متفاوتی داشته‌اند. برای نمونه، اگرچه احتمال دارد اشرتوم با شهوت و زیبایی تنانه در پیوند بوده باشد، هیچ شواهد مشابهی درباره اشیره وجود ندارد.[۵۸]

یکی از مهم‌ترین منابع برای شناخت شخصیت اشرتوم دردین بین‌النهرین، کتیبه‌ای نیایشی ازامپراتوری بابل کهن است که توسط مردی به نام ایتور-عشدم وقف شده است. در این متن، اشرتوم با دو لقب معرفی می‌شود: «بانوی ناز و شادی» و «بانویی با رحمتی شکیبا». لقب اول احتمالاً به مضامین شهوانی و زیبایی تنانه اشاره دارد. کهن‌ترین شواهد از وجود الهه اشرتوم در نام‌های شخصی عموری‌ از نیمه اول هزاره دوم پیش از میلاد دیده می‌شود؛[۵۹] مانند نام«اشراتوم امی» به‌معنای «اشرتوم مادر من است».[۶۰] چهار سند اداری از دوران پادشاهیریم-سین یکم از شهرلارسا نیز با مهری امضا شده‌اند که روی آن نام «اشیراتوم» حک شده است؛ گونه‌ای از نگارش نام این الهه که ظاهراً منحصر به این شهر بوده.[۶۱] یکی دیگر از شواهد اولیه پرستش او،تخته‌سنگی آهکی است که شخصی به نام ایتور-اشدوم، که به‌نظر می‌رسد پرستنده این الهه و یک مقام رسمی مسئول منطقه کانال سیلاکو بوده، آن را برای سلامتیحمورابی وقف کرده است.[۶۲] متن همراه این لوح بهزبان سومری نوشته شده است.[۶۳] اگرچه محل دقیق کشف این اثر مشخص نیست، برخی احتمال داده‌اند که از شهرسیپار آمده باشد.[۶۳] چون در متن، سخن از وقف این اثر به «خدای نگهبان» آمده، پیشنهاد شده که این لوح شاید بخشی از پیکره یک الهه نگهبان (لامو) بوده باشد.[۶۴] همچنین در سندی از دوران پادشاهیسمسو-ایلونا (فرزند حمورابی)، از یک کاهن گودو مرتبط با اشرتوم یاد شده است.[۶۵]

اوگاریت

[ویرایش]
پلاک عاجی ازاوگاریت که در آن، تصویر درخت در نقش سنتی «درخت و بزکوهی‌ها» با پیکره اشیره جایگزین شده است.

در متوناوگاریتی، اشیره به شکل ʾṯrt[۶۶] و تلفظ احتمالی «اَثیرات» یا «اَتیرَت» ظاهر می‌شود. او با عنوان ʾelat به‌معنای «الهه» شناخته می‌شود، که شکل مؤنث واژه‌ی خدای بزرگ،ال، است و قابل مقایسه بااللات در دین عربستان باستان است. همچنین او با عنوان qdš به‌معنای «قداست» نیز نامیده شده است. یکی از القاب اصلی اثیرات در متون اوگاریتی qnyt ỉlm است که می‌توان آن را «آفریننده‌ی خدایان» ترجمه کرد. در این متون، اثیرات همسر ال است؛ و یک بار نیز به هفتاد پسر اثیرات اشاره می‌شود، که به احتمال زیاد همان هفتاد پسر ال هستند.[۶۷][۶۸]

طبق گفته گیبسون، منابع پیش از سال ۱۲۰۰ قبل از میلاد تقریباً همیشه اشیره را با عنوان کامل rabat athirat yam (یا فقط به شکل rbt ʾṯrt) ذکر کرده‌اند.[۶۹] با این حال، طبق فهرست القاب اوگاریتی، این عبارت تنها درچرخه‌ی بعل دیده می‌شود.[۷۰] واژه‌ی rabat که احتمالاً ریشه‌یاکدی دارد، به‌معنای «بانوی بزرگ» است.[۷۰] اشیره در متون اوگاریتی از پسرشیم، خدای دریا، در نبردش بابعل حمایت می‌کند. البته باید دقت کرد که نسبت دادن عنوان «خدای دریا» به یم ممکن است گمراه‌کننده باشد؛ چون یم در اصل «خود دریا» به‌شکل الهه‌گونه است، نه خدایی که بر دریا فرمانروایی کند. به همین دلیل، برخی لقب اثیرت را به‌صورت «بانوی اشیره‌ی دریا» ترجمه کرده‌اند؛[۷۱] و برخی دیگر: «او که بر دریا گام برمی‌دارد»،[۱] یا حتی «بانوی بزرگ که بر یم پای می‌گذارد».[۷۲] این تعابیر گاهی به ساختار اسطوره‌اینبرد با آشوب پیوند داده شده‌اند، هرچند که خود اشیره یا یم معمولا نقش مستقیمی در این نبرد ندارند. پارک در سال ۲۰۱۰ پیشنهاد کرد که نام اثیرت ممکن است از ساختار نحوی اسم مفعولی مشتق شده باشد، به‌معنای «کسی که دیگران از او پیروی می‌کنند»، یعنی «زاینده» یا «آغازگر»، که با نقش او به‌عنوان «مادر خدایان» در اسطوره‌های اوگاریتی هم‌راستا است.[۷۳] این دیدگاه، پاسخی بود به تفسیر پیشین بنیامین مارگالیت، که نام او را به‌عنوان کسی که به‌معنای واقعی کلمه «در رد پاییهوه» حرکت می‌کند، تبیین کرده بود؛ تفسیری سخت‌گیرانه‌تر که با این حال، با کاربرد واژه‌ی اوگاریتی در «واژه‌نامه فرهنگ زبان اوگاریتی در سنت الفبایی» به‌عنوان واژه‌ای عادی نیز هم‌راستاست. بینگر برخی از این تفسیرها را خیالی و غیرقابل‌پذیرش می‌داند و در نهایت به تفسیر مسأله‌دار و مبهمی بازمی‌گردد که طبق آن، «یم» ممکن است به‌جای دریا، به‌معنای «روز» باشد؛ بنابراین لقب اشیره به‌صورت «بانوی روز» ترجمه می‌شود.[۷۴] ریشه‌ی مشترکسامی ywm- (بازسازی‌شده در زبان پیشاسامی)[۷۵] که در عبری به صورت יוֹם (yom) به‌معنای «روز» درآمده، در نسخه‌یعبری مصوّت‌گذاری شده (نسخه‌ی ماسورتی) در مواردی با حذف حرف میانی -w- و گاهی با جانشینی آن با واکه‌ی کلاس A ظاهر شده است و به صورت yam تلفظ شده. این گونه‌نوشت‌ها، و نیز این واقعیت که جمع آن به‌صورت‌های yomim و yamim (عبری: יָמִים) خوانده می‌شود، اعتبار بیشتری به این ترجمه‌ی جایگزین می‌بخشند.[۷۶]

هیتی‌‌ها

[ویرایش]

در میانهیتی‌ها، این الهه با نام‌های «اَشِرتوش» یا «اَشِردوش» ظاهر می‌شود؛ به‌ویژه در اسطوره‌ی اِلکونیرشا، که به‌معنای «اِل، آفریننده‌ی زمین» است که همسر او محسوب می‌شود. در این روایت، اشرتوش تلاش می‌کند بابعل، خدای طوفان، هم‌خواب شود.[۷۷] بخش بازمانده‌ی این اسطوره با صحنه‌ای آغاز می‌شود که در آن، شخصی پیام تهدیدآمیز اشرتوش را به بعل می‌رساند؛ تهدیدی که در آن گفته می‌شود: اگر با او هم‌خوابه نشود، آسیب خواهد دید. بعل سپس به سرچشمه‌یرود فرات می‌رود، به سوی خیمه‌ی الکونیرشا، شوهر اشرتوش. الکونیرشا از او می‌پرسد که چرا آمده است، و بعل پاسخ می‌دهد که اشرتوش، همسرش، دخترانی جوان نزد او فرستاده تا پیشنهاد هم‌خوابگی او را برسانند، که بعل این درخواست را رد کرده، و پس از آن، اشرتوش او را تهدید کرده است. الکونیرشا در پاسخ می‌گوید: «برو و او را تهدید کن [...] و خردش کن». سپس بعل نزد اشرتوش می‌رود و به او می‌گوید: «من هفتاد و هفت فرزندت را کشتم. هشتاد و هشت‌تای دیگرشان را نیز کشتم». اشرتوش اندوهگین می‌شود، زنان نوحه‌گر تعیین می‌کند، و هفت سال به سوگواری می‌پردازد. پس از آن، در متنی تکه‌تکه‌شده، عباراتی مانند «خورد و نوشید» آمده است (احتمالاً بخشی از مراسم یادبود یا ضیافت شب‌بیداری)، و سپس بخش‌هایی از متن وجود ندارد که طول آن نامشخص است.[۷۸][۷۹]

پس از بخش گمشده، تهدیدهای اشرتوش علیه بعل دوباره تکرار می‌شود، این‌بار به صورت سوم شخص؛ اشرتوش نزد الکونیرشا شرح می‌دهد که چه قصدی دارد بر سر بعل بیاورد، و سپس می‌گوید که می‌خواهد با خود الکونیرشا هم‌خوابه شود. الکونیرشا به او پاسخ می‌دهد: «هر کاری می‌خواهی بکن». در ادامه، گفته می‌شود کهآنات یاعشتروت مکالمه را شنید، و سپس او: «به جامی در دست الکونیرشا تبدیل شد، به جغدی بدل شد و بر دیوار (یا شانه‌ی) او نشست».[۸۰] احتمال داده شده که مترجم هیتی در اینجا بین دو معنای واژه‌یسامی غربی kôs (که هم به‌معنای «جام» است و هم گونه‌ای جغد)، دچار اشتباه معنایی شده باشد. در ادامه، الکونیرشا و همسرش با یکدیگر می‌خوابند، و آنات/عشتروت چونان پرنده‌ای بر فراز بیابان پرواز می‌کند و به بعل هشدار می‌دهد که با اشرتوش شراب ننوشد. در اینجا لوح دوباره آسیب دیده، اما از بخش‌های باقی‌مانده می‌توان فهمید که بعل به دنیای زیرین (جهان مردگان) منتقل شده است و آنات/عشتروت همراه با خدایان دنیای زیرین تلاش می‌کنند زخم‌های بعل را درمان کنند – زخم‌هایی که احتمالاً نتیجه‌ی نقشه‌ی موفق اشرتوش بوده‌اند.[۸۱][۸۲][۸۳]

پس از بخش گمشده‌ی دیگری از متن، به نظر می‌رسد که بعل تحت آیینی برای جن‌گیری قرار می‌گیرد، که در آن جن‌گیرانی ازامّورو و حنا یا شاید ازشهر آنات شرکت دارند. اما این قسمت از متن به‌شدت آسیب دیده و ماهیت دقیق این آیین مشخص نیست. بخش پایانی اسطوره دیگر باقی نمانده است.[۸۴][۸۵]

اسرائیل و یهودا باستان

[ویرایش]
مقالهٔ اصلی:یهوه‌پرستی

شواهد باستان‌شناسی

[ویرایش]
«دست خربت القوم» نمادی از اشیره به‌عنوان نگهبان و حافظ است، اما هیچ فرضیه علمی‌ای دربارهٔ اینکه چرا این نماد به‌صورت وارونه ظاهر شده، وجود ندارد.[۸۶]

برداشت از اشیره به‌عنوان شریک یا همسریهوه بحث‌های زیاد در میان پژوهشگران به‌راه انداخته است.[۸۷] در حالی که بعضی پژوهشگران سعی دارند پرستش اشیره را از آیینیهوه‌پرستی جدا بدانند،[۵][۸۸][۸۹][۹۰] بیشتر محققان به این نتیجه رسیده‌اند که اشیره و یهوه به‌عنوان یک زوج الهی در کنار هم پرستیده می‌شدند. شواهد احتمالی برای پرستش اشیره درپادشاهی اسرائیل و یهودا باستان، شامل نقش‌ها و نوشته‌هایی است که در دو مکان مربوط به حدود قرن نهم پیش از میلاد یافت شده‌اند. نخستین مورد، درون غاری در منطقه خربت القوم کشف شده است:[۹۱]

«اوریاهو گرامی این را نوشته است:

مبارک باد اوریاهو به‌دست یهوه،و [زیرا؟] او را از دست ستمگرانش به‌وسیله اشیره‌اش رهایی بخشیده است.[نوشته‌شده] به‌دست اونیاهو....به‌وسیله اشیره‌اش

...و »

مورد دوم در کوهکونتیلت عجرود کشف شده است.[۹۲][۹۳] در این محل، روی یکی از کوزه‌ها تصاویری از موجوداتی با ترکیب انسان و گاو دیده می‌شود،[۵۵][۹۴] همراه با چند نوشته که به عباراتی مانند «یهوهسامریه و اشیره‌اش» و «یهوه تیمان و اشیره‌اش» اشاره دارند.[۹۵] با این حال، شماری از پژوهشگران معتقدند واژه‌ی «اشیره» در این نوشته‌ها نه به الهه‌ای، بلکه به نوعی شیء یا نماد آیینی اشاره دارد. برخی از آن‌ها استدلال می‌کنند که چون شکل‌های مشابه واژه «اشیره» در کتیبه‌هایفینیقی وآرامی هم‌دوره، به معنای «معبد» یا «پرستشگاه» آمده‌اند، ممکن است در این کتیبه‌های عبری هم همین معنا را داشته باشد.[۱۰][۹۶][۹۷] گروهی دیگر اما باور دارند که «اشیره» احتمالاً به درخت مقدسی اشاره دارد که در پرستش یهوه به کار می‌رفته، چرا که این معنا در متنعبریکتاب مقدس و درمیشنا نیز برای این واژه آمده است.[۹۸][۹۹]

کتاب مقدس عبری

[ویرایش]

تنخ ثبت می‌کند که در طول دورهداوران و پادشاهان،بنی‌اسرائیل به پرستش اشیره ادامه دادند. درکتاب‌های پادشاهان، به پرستش خدایان متعددکنعانی اشاره شده است:سلیمان برای بسیاری از خدایان معبد ساخت و گزارش شده کهیوشیا اشیای آیینی مربوط به اشیره را ازمعبدی که سلیمان برای یهوه ساخته بود، بیرون آورد (دوم پادشاهان ۲۳:۴). پدربزرگ یوشیا،مناسه، تندیس اشیره یا شاید یک تیرک پرستشی مربوط به او را برپا کرده بود (دوم پادشاهان ۲۱:۷).[۱۰۰] واژه «اَشِیرا» در تنخ چهل بار آمده است، اما در بیشتر موارد به اشیای آیینی مانند درخت یا تیرک (ستون‌های اشیره) اشاره دارد:[۱۰۱]

در کنار مذبح یهوه خدایت، هیچ درختی برای خود به عنوان اشیره مکار.

— سفر تثنیه ۱۶:۲۱، تورات

ارتباط اشیره با درختان در تنخ بسیار قوی است؛ برای نمونه گفته شده او زیر درختان یافت می‌شود (اول پادشاهان ۱۴:۲۳؛ دوم پادشاهان ۱۷:۱۰) و انسان‌ها او را از چوب می‌سازند (اول پادشاهان ۱۴:۱۵؛ دوم پادشاهان ۱۶:۳–۴). هرچه به زمان اصلاحات یوشیا دورتر می‌شویم، مفهوم اشیره گسترده‌تر می‌شود. در متون یهودی بعدی، درختان مختلفی مانند تاک، انار، گردو، مورت و بید به عنوان بخشی از اشیره یا نمادهای مرتبط با او معرفی شده‌اند.[۱۰۲] در نهایت، رهبران یکتاپرست به دلیل ارتباط اشیره با این درختان، تلاش کردند تا پرستش این درختان و نمادهایش را سرکوب کنند. درسفر تثنیه، فصل ۱۲، یهوه فرمان می‌دهد که زیارتگاه‌های اشیره نابود شوند تا پاکی پرستش خودش حفظ شود.[۱۰۳] بر اساس کتاب پادشاهان،ایزابل دختر ایتوبال اول ازصور، صدها پیامبر برایبعل و اشیره همراه خود به درباراسرائیل آورد.[۱۰۴]

کتاب ویلیام دیور با عنوان «آیا خدا همسر داشت؟» به مجسمه‌های ستون زنانه، نام «ملکه آسمان» و نان‌های مخصوص اشاره می‌کند. دیور همچنین به معبد تل عراد، سایت باستان‌شناسی معروف با کنیبینوئیدها و ماسبوت‌ها اشاره می‌کند و می‌گوید: «تنها الهه‌ای که نامش به‌خوبی در کتاب مقدس عبری (یا در کل اسرائیل باستان) ثبت شده، اشیره است».[۱۰۵]

مصر باستان

[ویرایش]

تلاش‌ها برای شناسایی اشیره در میانخدایان مصر باستان، با پذیرش محدود و همچنین جنجال‌هایی همراه بوده است. ازدوره‌ی هجدهم پادشاهی مصر، الهه‌ای سامی به نامقِتش به‌معنای «قداست» (که گاهی به‌صورت قُدشو نیز بازسازی می‌شود) به‌طور برجسته در منابع مصری ظاهر می‌شود. این سلسله پس از بیرون‌راندن بیگانگان مهاجم از دوران میانه‌ی مصر به قدرت رسید. در سال ۱۹۴۱، پژوهشگر فرانسوی، رنه دوسار، ارتباطی میان اشیره و قتش پیشنهاد کرد. پس از آن، مطالعات بیشتری تلاش کردند شواهدی برای هم‌ارزی قتش با اشیره ارائه دهند. با این حال، ویگینز چنین پیوندی را نمی‌پذیرد.[۱۰۶] اما تردید او مانع از آن نشد که پژوهشگران بعدی به مقایسه و یکسان‌انگاری میان اشیره و قتش ادامه دهند.[۵۱]

استدلال‌هایی که قتش و اشیره را یک الهه‌ی واحد می‌دانند، بر پایه‌ی این تصور نادرست استوارند که گویا اشیره،عشتروت وآنات تنها سه الهه‌ی برجسته دردین کنعانی بوده‌اند و با هم یک سه‌گانه‌ی الهی تشکیل می‌داده‌اند.‌[۱۰۷] با این حال، گرچه عشتروت و آنات در منابع اوگاریتی، مصری و دیگر مناطق معمولاً با یکدیگر در ارتباط نزدیک نشان داده شده‌اند،[۱۰۸][۱۰۹] هیچ‌گونه مدرک معتبری وجود ندارد که اشیره را با عشتروت یکی بداند یا نشان دهد که او با عشتروت و آنات در متون اوگاریتی پیوند نزدیکی داشته است.[۱۱۰] به‌دلیل نبود شواهد و ارجاعات روشن به الهه قتش به‌عنوان ایزدی مستقل در منابع اوگاریتی و دیگر منابع سوری-فلسطینی، بسیاری از پژوهشگران معاصر بر این باورند که قتش در اصل الهه‌ای مصری است که از دین و شمایل‌نگاری کنعانی تأثیر گرفته است؛ نه اینکه صرفاً یک الهه‌ی کنعانی باشد که به‌طور مستقیم توسط مصریان اقتباس شده، همان‌گونه که در مورد خدایانی مانندرشف و آنات دیده می‌شود.[۱۱۱][۱۱۲]

عربستان باستان

[ویرایش]

به نام «أثیرَت» (در زبانقتبانی: 𐩱𐩻𐩧𐩩)، این الهه در شماری از کتیبه‌هایپیشااسلامیجنوب عربستان که تاریخ آن‌ها از میانه‌ی هزاره‌ی نخست پیش از میلاد تا میانه‌ی هزاره‌ی نخست میلادی است، شناسایی شده است.‌[۱۰۱][۱۱۳] از آن‌جا که گاه نام او در کنار خدایان ماه «وَدّ» و «عَمّ» آمده، احتمال دارد که در آن دوران، او را همسر یکی از این دو خدا، یا هر دوی آن‌ها، تصور می‌کرده‌اند[۱۱۴][۱۱۴]

یکی از سنگ‌نوشته‌های تیماء که در سال ۱۸۸۳ میلادی توسط شارل هوبر درواحه‌ی باستانیتیما در شمال‌غربی عربستان کشف شد و اکنون در موزه‌یلوور نگهداری می‌شود، به دوران اقامتنبونعید در این منطقه (در سال ۵۴۹ پیش از میلاد) نسبت داده می‌شود. این سنگ‌نوشته به زبانآرامی نگاشته شده و در آن از سه ایزد یاد شده است: «صِلِمِ مَحرَم»، «شِنگَلا‌ء» و «اَشیره‌ء» که به‌عنوان خدایان شهر تیماء معرفی شده‌اند؛ با این حال، هنوز مشخص نیست که نام «اَشیره‌ء» در این کتیبه، شکل آرامی‌شده‌ای از ناماوگاریتی أثیرَت است یا اقتباسی دیرتر از شکلعبری أشیره یا صورت مشابه آن. در هر صورت، به گفته‌ی واتکینز، ریشه‌ی هر دو نام به واژه‌ی بازسازی‌شده‌ینیاسامی *ʾṯrt بازمی‌گردد.[۱۱۵] ریشه‌ی عربی ʾṯr (همانند واژه‌ی أثر – ʾaṯar به‌معنای «رد پا» یا «نشانه») از نظر معنایی با واژه‌ی عبری ʾāšar (به‌معنای «گام برداشتن» یا «راه رفتن») مشابهت دارد. این شباهت معنایی، پایه‌ای برای تفسیر لقب اشیره به عنوان «بانوی دریا» بوده است؛ بدین صورت که او را «زنی که بر دریا گام برمی‌دارد» یا «زنی که بریم می‌خرامد» دانسته‌اند.[۱۱۶][۱۱۷]

پرستش اشیره تا زمان‌های متأخر نیز در مناطق دورافتاده‌ی جنوب عربستان ادامه یافت، چنان‌که در برخی کتیبه‌های قتبانی و معینی مربوط به دوره‌ی میلادی، شواهدی از پرستش او دیده می‌شود.[۱۱۸]

جستارهای وابسته

[ویرایش]

پانویس

[ویرایش]
  1. ۱٫۰۱٫۱Binger 1997, p. 44.
  2. "Asherah".The Columbia Electronic Encyclopedia. Columbia University Press. 2022. RetrievedOctober 7, 2022.
  3. Wyse-Rhodes, Jackie (2015)."Finding Asherah: The Goddesses in Text and Image". In Hulster, Izaak J. de; LeMon, Joel M. (eds.).Image, Text, Exegesis: Iconographic Interpretation and the Hebrew Bible. Bloomsbury Publishing. pp. 71–90.ISBN 978-0-567-58828-9.
  4. Lipiński, Edward (2005)."Athirat".Athirat.Encyclopedia of Religion. RetrievedDecember 26, 2020.
  5. ۵٫۰۵٫۱Binger 1997, p. 108.
  6. Dever, William G. (2008).Did God Have a Wife?: Archaeology and Folk Religion in Ancient Israel. Wm. B. Eerdmans Publishing. pp. 166–167.ISBN 978-0-8028-6394-2.
  7. Wesler, Kit W. (2012).An Archaeology of Religion. University Press of America. p. 193.ISBN 978-0761858454.Archived from the original on 10 January 2022. Retrieved3 September 2014.
  8. Mills, Watson, ed. (1997) [1990].Mercer Dictionary of the Bible (Reprint ed.). Mercer University Press. p. 494.ISBN 978-0-86554373-7.Archived from the original on 10 January 2022. Retrieved5 November 2020.
  9. Wyse-Rhodes, Jackie (2015)."Finding Asherah: The Goddesses in Text and Image". In Hulster, Izaak J. de; LeMon, Joel M. (eds.).Image, Text, Exegesis: Iconographic Interpretation and the Hebrew Bible. Bloomsbury Publishing. pp. 71–90.ISBN 978-0-567-58828-9.
  10. ۱۰٫۰۱۰٫۱Sass 2014, pp. 47–66.
  11. Puech, Émile (2015)."L'inscription 3 de Khirbet el-Qôm revisitée et l' 'Ashérah".Revue Biblique.122 (1): 5–25.doi:10.2143/RBI.122.1.3149557.ISSN 2466-8583.JSTOR 44092312.
  12. Blum, Erhard (2023). "Ein Götterpaar JHWH und Aschera – kultische Realität oder akademisches Konstrukt?". In Krause, Joachim J.; Markl, Dominik; Weingart, Kristin (eds.).Die Entdeckung des Politischen im Alten Testament: Festschrift für Wolfgang Oswald zu seinem fünfundsechzigsten Geburtstag(به آلمانی). Harrassowitz Verlag. pp. 259–282.ISBN 978-3-447-12130-9.
  13. Smith 2002, pp. 41–42.
  14. Wyatt 2001, pp. 67–68.
  15. Day 2002, pp. 385–387.
  16. ۱۶٫۰۱۶٫۱Smith 2002, pp. 42–44.
  17. ۱۷٫۰۱۷٫۱Day 2002, pp. 386–387.
  18. Pardee 2003, pp. 140–141.
  19. Wyatt 2001, pp. 69–70.
  20. ۲۰٫۰۲۰٫۱Fuller 2001, pp. 68–69.
  21. Pardee 2003, pp. 135–136.
  22. Fuller 2001, pp. 67–68.
  23. Smith 2001, pp. 85–87.
  24. Pardee 2003, pp. 137–139.
  25. Wyatt 2001, pp. 70–71.
  26. اسمیت 2001, pp. 88–89.
  27. دی 2002, pp. 387–388.
  28. پاردی 2003, pp. 139–141.
  29. وایِت 2001, pp. 71–72.
  30. دی 2002, pp. 388–389.
  31. فولر 2001, pp. 69–70.
  32. Keel, Othmar; Uehlinger, Christoph (1998-01-01).Gods, Goddesses, And Images of God. Edinburgh: Bloomsbury Publishing.ISBN 978-0-567-08591-7.
  33. Anthonioz, Stéphanie (2014)."Astarte in the Bible and her Relation to Asherah". In Sugimoto, David T. (ed.).Ishtar / Astarte / Aphrodite : Transformation of a Goddess. Orbis biblicus et orientalis. Vol. 263. Fribourg: Academic Press. pp. 125–139.ISBN 978-3-525-54388-7.
  34. Winter 1983, See §1.3.2 "Die Goettin & ihr Kultobjekt sind nicht zu trennen".
  35. Kien 2000, p. 165.
  36. Bach, Alice (1998).Women in the Hebrew Bible (1st ed.). Routledge. p. 171.ISBN 978-0-415-91561-8.
  37. Redford, Donald B. (1992).Egypt, Canaan, and Israel in Ancient Times. Princeton University Press. p. 270.ISBN 978-0-691-03606-9.
  38. Olyan 1988, p. 71.
  39. Day, John (2021)."The Serpent in the Garden of Eden: Its Background and Role".From Creation to Abraham: Further Studies in Genesis 1-11. Bloomsbury Publishing. p. 56.ISBN 978-0-567-70311-8.
  40. Walker, M. Justin (2016). "The Wings of the Dove are Covered with Silver: The (Absent) Presence of the Goddess in Psalm 68".Ugarit-Forschungen.47: 303.ISSN 0342-2356.
  41. Amzallag, Nissim (2023).Yahweh and the Origins of Ancient Israel. New York: Cambridge University Press. p. 8.ISBN 978-1-009-31476-3.Proverbs... includes explicit references to a female divine being, an Asherah-like goddess personifying Wisdom and present beside YHWH at the early time of creation
  42. Taylor 1995, pp. 29–54.
  43. Ziffer, Irit (2010)."Western Asiatic Tree-Goddesses".Ägypten und Levante / Egypt and the Levant.20: 411–430.doi:10.1553/AEundL20s411.ISSN 1015-5104.JSTOR 23789949.
  44. Olyan 1988.
  45. Rich, Viktoria Greenboim (2022-05-16)."7,500-year-old Burial in Eilat Contains Earliest Asherah".Haaretz.com. Retrieved2023-11-29.
  46. ۴۶٫۰۴۶٫۱Stuckey 2002, p. 56.
  47. Taylor 1995, p. 30.
  48. Dever 2005, p. 188.
  49. Locatell, McKinny & Shai 2022, p. 585.
  50. Locatell, McKinny & Shai 2022, p. 584.
  51. ۵۱٫۰۵۱٫۱Locatell, McKinny & Shai 2022, p. 580.
  52. Hestrin, Ruth (1987)."The Lachish Ewer and the 'Asherah".Israel Exploration Journal. Israel Exploration Society.37 (4): 215.ISSN 0021-2059.JSTOR 27926074.
  53. Hestrin, Ruth (1987)."The Lachish Ewer and the 'Asherah".Israel Exploration Journal. Israel Exploration Society.37 (4): 215.ISSN 0021-2059.JSTOR 27926074.
  54. Beaulieu 2007, p. 303.
  55. ۵۵٫۰۵۵٫۱۵۵٫۲Dever 2005.
  56. Cornelius 2004, p. 28–29.
  57. ۵۷٫۰۵۷٫۱۵۷٫۲۵۷٫۳Wiggins 2007, p. 153.
  58. Wiggins 2007, pp. 153, 171–172.
  59. Asher-Greve & Westenholz 2013, p. 106.
  60. Wiggins 2007, p. 168.
  61. Wiggins 2007, p. 163.
  62. Wiggins 2007, pp. 155-156.
  63. ۶۳٫۰۶۳٫۱Wiggins 2007, p. 155.
  64. Wiggins 2007, p. 158.
  65. Wiggins 2007, p. 164.
  66. DULAT I p 128
  67. seeKTU 1.4 I 23.
  68. Gibson, J. C. L.; Driver, G. R. (1978),Canaanite Myths and Legends, T. & T. Clark,ISBN 9780567023513
  69. Gibson, J. C. L.; Driver, G. R. (1978),Canaanite Myths and Legends, T. & T. Clark,ISBN 9780567023513
  70. ۷۰٫۰۷۰٫۱Rahmouni 2008, p.278.
  71. Rahmouni 2008, p.281.
  72. Wyatt 2003, p. 131ff.
  73. Park 2010, pp. 527–534.
  74. Binger 1997, pp. 42–93.
  75. Kogan, Leonid (2011). "Proto-Semitic Lexicon". In Weninger, Stefan (ed.).The Semitic Languages: An International Handbook. Walter de Gruyter. pp. 179–258.ISBN 978-3-11-025158-6.
  76. Numbers 6:5,Job 7:6
  77. Hoffner, Harry A. (1998).Hittite myths. Scholars Press. p. 90.ISBN 978-0-7885-0488-4.
  78. Hoffner, Harry A. (1998).Hittite myths(به انگلیسی). Scholars Press. pp. 90–91.
  79. Singer, Itamar (2009).The Hittite and their Civilization(به عبری).Bialik Institute. p. 242.
  80. Hoffner, Harry (1965)."The Elkunirsa Myth Reconsidered".Revue Hittite et Asianique.23 (76): 13.doi:10.3406/rhita.1965.1194.
  81. Hoffner, Harry A. (1998).Hittite myths(به انگلیسی). Scholars Press. pp. 90–91.
  82. Singer, Itamar (2009).The Hittite and their Civilization(به عبری).Bialik Institute. p. 242.
  83. Singer, Itamar (2011). "Hittite Literature". In Talshir, Zipora (ed.).The Literature of the Hebrew Bible: Introduction and Studies(به عبری). Vol. 2.Yad Ben-Zvi Press. p. 602.
  84. Hoffner, Harry A. (1998).Hittite myths(به انگلیسی). Scholars Press. p. 92.
  85. Singer, Itamar (2009).The Hittite and their Civilization(به عبری).Bialik Institute. pp. 242–243.
  86. Binger 1997.
  87. Wyse-Rhodes, Jackie (2015)."Finding Asherah: The Goddesses in Text and Image". In Hulster, Izaak J. de; LeMon, Joel M. (eds.).Image, Text, Exegesis: Iconographic Interpretation and the Hebrew Bible. Bloomsbury Publishing. pp. 71–90.ISBN 978-0-567-58828-9.
  88. "Bible's Buried Secrets, Did God Have a Wife?". BBC Two. 21 December 2011.Archived from the original on 15 January 2012. Retrieved4 July 2012.
  89. Wesler, Kit W. (2012).An Archaeology of Religion. University Press of America. p. 193.ISBN 978-0761858454.Archived from the original on 10 January 2022. Retrieved3 September 2014.
  90. Mills, Watson, ed. (1997) [1990].Mercer Dictionary of the Bible (Reprint ed.). Mercer University Press. p. 494.ISBN 978-0-86554373-7.Archived from the original on 10 January 2022. Retrieved5 November 2020.
  91. Stuckey 2002.
  92. Dever, William G. (1984)."Asherah, Consort of Yahweh? New Evidence from Kuntillet ʿAjrûd".Bulletin of the American Schools of Oriental Research (255): 21–37.doi:10.2307/1357073.ISSN 0003-097X.JSTOR 1357073.S2CID 163984447.
  93. Meshel, Zev (1986-01-01),"The Israelite Religious Centre of Kuntillet 'Ajrud, Sinai",Archaeology and Fertility Cult in the Ancient Mediterranean, Amsterdam: B.R. Grüner Publishing Company, pp. 237–240,doi:10.1075/zg.15.24mes (inactive 11 July 2025),ISBN 978-90-6032-288-8,S2CID 211507289, retrieved2023-12-23{{citation}}: تمیزکاری شیوه یادکرد ۱: شناساگر شیء دیجیتال غیرفعال از ژوئیه ۲۰۲۵ (link)
  94. Hadley 2000, pp. 122–136.
  95. Bonanno, Anthony (1986).Archaeology and Fertility Cult in the Ancient Mediterranean: Papers Presented at the First International Conference on Archaeology of the Ancient Mediterranean, University of Malta, 2–5 September 1985. John Benjamins Publishing. p. 238.ISBN 9789060322888.Archived from the original on 18 January 2022. Retrieved10 March 2014.
  96. Ahituv 2014, p. 35.
  97. Puech, Émile (2015)."L'inscription 3 de Khirbet el-Qôm revisitée et l' 'Ashérah".Revue Biblique.122 (1): 5–25.doi:10.2143/RBI.122.1.3149557.ISSN 2466-8583.JSTOR 44092312.
  98. Emerton, J. A. (1999).""Yahweh and His Asherah": The Goddess or Her Symbol?".Vetus Testamentum.49 (3): 315–337.doi:10.1163/156853399774228010.ISSN 0042-4935.JSTOR 1585374.
  99. Lemaire, André (2024)."Judahite Hebrew Epigraphy and Cult".Jerusalem Journal of Archaeology.7: 43–72.doi:10.52486/01.00007.3.ISSN 2788-8819.
  100. Wyatt 1999, p. 102.
  101. ۱۰۱٫۰۱۰۱٫۱Wyatt 1999, p. 101.
  102. Danby, Herbert (1933).The Mishnah: Translated from the Hebrew With Introduction and Brief Explanatory Notes. Oxford: Oxford University Press. pp. 90, 176.ISBN 9780198154020.
  103. Deuteronomy 12: 3–4
  104. Coogan, Michael (2010).God and Sex. Twelve. p. 47.ISBN 978-0-446-54525-9.
  105. Dever 2005, p. 166.
  106. Wiggins, Steve A. (1991-01-01)."The Myth of Asherah: Lion Lady and Serpent Goddess".Ugarit-Forschungen: Internationales Jahrbuch für ...
  107. S. A. Wiggins,The Myth of Asherah: Lion Lady and Serpent Goddess,Ugarit-Forschungen 23, 1991, p. 387
  108. G. Del Olme Lete,KTU 1.107: A miscellany of incantations against snakebite [in] O. Loretz, S. Ribichini, W. G. E. Watson, J. Á. Zamora (eds),Ritual, Religion and Reason. Studies in the Ancient World in Honour of Paolo Xella, 2013, p. 198
  109. M. Smith,'Athtart in Late Bronze Age Syrian Texts [in:] D. T. Sugimoto (ed),Transformation of a Goddess. Ishtar – Astarte – Aphrodite, 2014, p. 49-51
  110. S. A. Wiggins,A Reassessment of Asherah: With Further Considerations of the Goddess, 2007, p. 57, footnote 124; see also p. 169
  111. S. L. Budin,A Reconsideration of the Aphrodite-Ashtart Syncretism,Numen vol. 51, no. 2, 2004, p. 100
  112. I. Cornelius,Qudshu,Iconography of Deities and Demons in the Ancient Near East (electronic pre-publication), p. 1: "a goddess by the name of Q. is not known in the Ugaritic or any other Syro–Palestinian texts"
  113. Wiggins 2007, pp. 175ff.
  114. ۱۱۴٫۰۱۱۴٫۱Wiggins 2007, pp. 180–181.
  115. Watkins, Justin (2007)."Athirat: As Found at Ras Shamra".Studia Antiqua.5 (1): 45–55.Archived from the original on 1 July 2019. Retrieved10 July 2019.
  116. Lucy Goodison andChristine E. Morris,Ancient Goddesses: Myths and Evidence (Madison: University of Wisconsin Press, 1998), 79.
  117. (the Arabic rootيم‎yamm also means "sea")
  118. Ahituv (2014), p.  33: lists dates from 5th C BCE to 6th C AD.
عمومی
کتابخانه‌های ملی
سایر

منابع و برای مطالعه بیشتر

[ویرایش]
برگرفته از «https://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=اشیره&oldid=43058538»
رده‌ها:
رده‌های پنهان:

[8]ページ先頭

©2009-2025 Movatter.jp