استان زنجان (پیشتر:زنگان،خَمسه،شهین[۲]) یکی از استان هایایران است. مرکز این استان شهرزنجان است. استان زنجان دارای ۸ شهرستان، ۱۹ بخش و ۱۲۱۰ آبادی است که از این تعداد، ۹۷۸ آبادی دارای سکنه و بقیه خالی از سکنه میباشند.[۱] این استان کمربند اتصال مرکز ایران به شمال غرب و غرب کشور است.[۳] این استان در سال ۱۳۹۵ خورشیدی، دارای ۱٬۲۶۴٬۳۲۴ نفر جمعیت بوده است.[۴]شهرستان های استان زنجان شاملشهرستان خدابنده،خرمدره،ابهر،طارم،ماهنشان،زنجان،ایجرود وسلطانیه میباشند. شهرستان زنجان قطب اصلی صنعتی استان میباشد و حدود ۶۳٪ از کل صنایع فعال استان در این شهرستان متمرکز هستند.
این استان در گذشته محال خمسه نام داشت و در زمانقاجار و سلسلههای پیشین نیز حاکم نشین بوده و زیر نظر ایالت آذربایجان و با نام ولایت خمسه اداره میشد و بعداً در زمانرضاشاهپهلوی و تشکیل استانهای شماره بندی شده زیرمجموعه استان یکم بود و بعدها هم چند سالی هم باگیلان استان مشترکی را تشکیل دادند.بر پایهٔ دومین قانون تقسیمات کشوری و وظایف فرمانداران و بخشداران (مصوب ۳ بهمن ۱۳۱۶ خورشیدی)،اراک در کنار زنجان جزء استان یکم قرار گرفت. اراک در ۱۹۶۳ میلادی از استان یکم جدا شد.[۵][۶]
استان زنجان در شمال باخترفلات ایران قرار گرفته است. وسعت استان برابر ۲۱٬۷۷۳ کیلومتر مربع و۱/۴۳ درصد کل کشور را شامل میشود. جمعیّت استان بر اساس آخرین آمار۱٬۲۶۴٬۳۲۴ نفر است.
تنوع آب و هوایی این منطقه موجب ایجاد گونههای متفاوتی از زندگی جانوری شده است. وجود گونههای متفاوتی از حیوانات وحشی و پرندگان مهاجر و جانوران آبزی گردشگران بسیاری را در مواقعی که شکار مجاز است به این منطقه جذب میکند. یکی از حیوانات وحشی که در این استان و در بخش طارم زندگی میکندپلنگ میباشد از ۲۵ سال پیش ناحیه بزرگی به نامانگوران از طرف سازمان محیط زیست، منطقه حفاظت شده اعلام گردیده است. بهدلیل شرایط کوهستانی این ناحیه و تأثیرات جریانهای جوی مرطوب شمال باختری و باختر آب و هوای استان را میتوان تبیین نمود. آب وهوای کوهستانی با زمستانی بسیار سرد و برفی و تابستانی دلپذیر و فصلهای بهار و تابستان بهترین زمان برای گذراندن اوقات فراغت در این استان هستند. میزان بارندگی در بهار و زمستان نسبت به سایر فصلها در این استان بیشتر است. پوشش گیاهی استان در مناطق مختلف متغیر بوده ولی در مجموع از جنگلها و چراگاههایی با چشمانداز زیبا تشکیل شده است.
غارهای استان عبارتاند از غارکتله خور و گلجیک و غار خرمنه سر. غار کتله خور که از همه اینها دیدنی تر و بزرگتر است و یکی از پدیدههای طبیعی بسیار زیبای ایران محسوب میشود در ۸۰ کیلومتری جنوبخدابنده قرار گرفته است. این غار از سه طبقه تشکیل شده و دارای تونلهای فرعی واستالاکتیت واستالاگمیتها و ستونهای بسیار در گذرگاههای اصلی است و قندیلهای مخروطی آویزان از سقفها در اثر داشتن ناخالصیها رنگهای متنوع به خود گرفتهاند و آنها که ترکیبات به همراه نداشته یا کمتر دارند به صورت بلورهای شیشهای بسیار شفاف مشاهده میشوند.
زبان مادری چند قریه از بخش ابهر و طارم و حومه قبیل خوئین و درسجین ابهررود و سیاهرود فُرْسْ قدیم (پارسی کهن) است.[۱۸]
زنجان در نقشهٔ زبانی قبل از جنگ جهانی اول، ۱۲۸۹.[۱۹] برای بیشتر شهروندان استان امروزی و شهر زنجان به رنگ فارسی رنگآمیزی شده است، برای روستاهای پیرامون زنجانترکی آذری مشخص شده است.
حمدالله مستوفی درنزهةالقلوب (تألیف در ۷۴۰ق/۱۳۳۹م) زبان زنجان ومراغه وتالش گشتاسبی راپهلوی ذکر کرده و میگوید «زبانشان پهلوی به جیلانی بازبسته است»[۲۰]این نکته درمورد ذکر نامهایی مانند پهلوی، فارسی و آذری حائز اهمیت است که در این بارهمسعودی از مورخان سده چهارم هجری قمری مفصل دربارهٔ آن پرداخته، وی از میان زبانهای مختلف ایرانی به زبانهای پهلوی، دری و آذری اشاره کرده و آنها را به عنوان گویشهای زبان فارسی معرفی میکند[۲۱] و میافزاید؛
پارسیان قومی بودند که قلمروشاندیار جبال بود از ماهات[الف]و غیره وآذربایجان تا مجاورارمنیه،آران وبیلقان تادربند که همان باب الأبواب است وری،طبرستان،ماسگت،شابران،گرگان واَبَرشَهر کهنیشابور است وهرات،مَرو و سایر بخشهایخراسان،سیستان،کرمان،فارس واهواز و دیگر سرزمینهای ایران که به آن پیوسته است. همه این ولایتها یک مملکت بوده، پادشاهش یکی بود و زبانش یکی بود است، فقط در بعضی کلمات تفاوت داشتند؛ زیرا وقتی حروفی که زبان را بدان مینویسند یکی باشد و ترکیب کلمات نیز یکی باشد، زبان یکی است و گرچه در چیزهایی دیگر تفاوت داشته باشند.[۲۵][۲۶]
باد مه از جهتشمال بهجنوب در استان زنجان حرکت میکند و رطوبتدریای خزر را به استان زنجان منتقل کرده و موجب کاهشدما میشود.باد شره در جهت جنوب غرب به شمال شرق حرکت میکند، درتابستان باعث افزایشدما شده و بر اثر آن، خسارات زیادی به محصولات کشاورزی استان زنجان وارد میشود.[۳۵]
دربارهٔ ریشهٔ نامگذاریزنجان روایات گوناگونی وجود دارد با توجه به پیشینه تاریخی بنای شهر زنجان روند تاریخی نامگذاری منطقه را میتوان در مراحل زیر طبقهبندی کرد:
مرحله اول: در دورانماد، درسرزمین ماد، در محل کنونی زنجان شهری به نام «اکانزانیا» یا «اکانزانا» وجود داشته استبطلمیوس در سده دوم میلادی از شهری به نام «اگانزانا» نام برده است که مطابق با زنجان است.
مرحله دوم: با روی کار آمدناردشیر بابکان و آغاز پادشاهیساسانی، اردشیر این شهر را باز بناسازی کرده و نام «زندگان» بر آن نهاد،حمدالله مستوفی زندگان را بهفارسی دری ترجمه و معادل آن راشهین دانسته و نوشته استاردشیر بابکان آن را ساخت و شهین نام نهاد و «زندگان» در طول زمان زنگان تغییر یافت. همچنین اصل کلمه زنگان را زندیگان دانستند که به معنای اهل کتابزند، معروفترین کتاب آیینزرتشتی در دورانپادشاهی ساسانی است وگان ازپسوندهایزبان پارسی باستان است[۳۶]
مرحله سوم: از سال ۲۴ هجری قمری شروع و تا امروز ادامه دارد. پس از سقوط زنگان در جنگ بیناعراب وزنگانیان و فتح آن به دستبَراءِ بن عازِب، اعراب طبق قوانین زبانی خود آن را زنجان نامیدند. در زمانقاجار به زنجان ولایت خمسه (به معنی پنج) میگفتند که از پنج بلوکهابهررود، بزینهرود،ایجرود،زنجان رود، و سجاسرود، تشکیل شدهبود.[۳۷]
میتوان گفت کهنترین شهراستانخُرَّمدَرِه (با قدمت ۸۰۰۰ساله) است. همچنین از مسیر باختر، شمالباختر و شمال استان زنجانرودقزل اوزن عبور میکند که در قسمتی با استانهایگیلان،اردبیل،آذربایجان شرقی،آذربایجان غربی وکردستان حدود مرزی پدیدآورده است که حاشیه این رود یادآور تمدن باستانیآندیا است که یکی از تمدنهای آغاز هزارهٔ اول پیش از میلاد میباشد.
مرکز این ناحیه در پیش ازاسلام «زنگان» یا «زندیگان»[نیازمند منبع] و به معنای منسوب به کتابزند نام داشته است که پس از استیلایاعراب بنا به ضرورت تلفظ معرب به زنجان تغییر یافته است. این استان از قدیم به سبب قرار گرفتن در حاشیهجاده ابریشم و راه تجاری مسیرهند وچین بهاروپا دارای اهمیت خاصی بوده است. استان بر اساس آخرین تقسیمات کشوری در سال۱۳۷۶ دارای هشت شهرستان به نامهایابهر،زنجان،سلطانیه،خرمدره،خدابنده،ایجرود،طارم وماهنشان است و در مرداد سال ۱۳۹۲ شهرستان سلطانیه از ابهر جدا شده به آن اضافه شد و دارای هشت شهرستان شد.[نیازمند منبع]
همچنینمعبد داشکسن به (پارسی سنگشکن) باقیمانده از زمان سلسلهایلخانیان نیز از آثار تاریخی این استان است. این استان در مقطعی در زمانقاجار با نام ایالتخمسه خوانده میشد.[۳۸]
استان زنجان به همراه استانهای گیلان، قزوین و مرکزی در گذشته جزئی ازاستان یکم بوده است که یکی از ۱۰ استانایران بود که در ۱۹ دی ۱۳۱۶ خورشیدی، با اصلاحقانون تقسیمات کشوری به عنوان استان یکم تعیین گردید که در سال ۱۳۳۹ نام این استان یکم به گیلان تغییر یافت که در سال ۱۳۵۲نیز استان زنجان به همراه منطقه قزوین از استان گیلان جدا شد و استان زنجان بهعنوان استان نوزدهم شکل گرفت و در نهایت در سال ۱۳۷۳ قسمتی از استان قزوین کنونی و در سال ۱۳۷۵شهرستان تاکستان از استان زنجان جدا شد.
از کارهای دستی بومی زنجان ساخت وسایل نقرهای و به ندرت طلائی به صورت ملیله کاری است که در اوایل فقط در زنجان معمول بوده که در زمان رضاخان تعدادی از هنرمندان زنجانی به تهران واصفهان کوچ کردند و این هنر ظریف را در آن شهرها رواج دادند.
چاروق دوزی
چاروق دوزی یکی دیگر از هنرهای دستی است که دستهای ظریف هنرمندان زنجانی در تولیدات آن مهارت ویژهای دارند. این چاروقها مشخصاً زنانه بوده و استفاده از آن جنبه تشریفاتی و تفننی دارد.
چاقوسازی
چاقوسازی در زنجان که با مهارت خاصی به دست استادان این صنعت ساخته میشود با ویژگیهایی همچون ظرافت، تناسب، تنوع، قدرت برش وآبکاری الکتریکی تیغه از شهرت فراوانی بر خوردار است.
مسگری
با ممنوعیت استفاده از طلا و نقره برای ساخت ظروف در دوره اسلامی، روند استفاده از فلزاتی چون مس بهدلیل اینکه مس فلزی چکش خوار، شکلپذیر با قابلیت تورق و مفتول شدن و اجرای تزئینات مختلفی چون مشبک کاری، قلمزنی، حکاکی، فلزکوبی، ترصیع و کنده کاری است، رواج یافت.
با توجه به کشف کوره ذوب مس در «سگز آباد» قزوین واقع در «تپه قبرستان»، نزدیک بودن این منطقه از لحاظ جغرافیایی به زنجان و نیز وجود معادن بزرگ مس در منطقه میتوان به قدمت استفاده از این فلز در زنجان پی برد.
ظروف تولید مسی در زنجان عبارتند از: آفتابه، تیان، طشت، تونگ، حناخور و روشل
فرش و گلیم
فرش و گلیم و جاجیم زنجان از معروفیت خاصی برخوردارند. فرش بافی در زنجان یکی از صنایع با قدمت زیاد است که نقش قابل توجهی در صادرات فرش ایران ایفا میکند. فرشهای صادراتی زنجان از بهترین جلوههای فرهنگی این استان هستند. بهطوریکه فرش بافان این خطه هنر و مهارت خود را در راستای تکامل هنر سرزمینشان قرار دادهاند و از آن به عنوان منبع درآمد نیز استفاده میکنند. در سال بیش از ۶۰۰۰۰ تخته فرش در سراسر استان بافته میشود که عمده آنها مربوط به اتحادیه بافندگان فرش دستی و شرکتهای مختلف است.طرحهایی که در فرش زنجان استفاده میشود عبارتند از: ریز ماهی و ماهی درهم و نقشه قلتوق و بیجار و افشار. فرشهایی که توسط فرش بافان زنجانی بافته میشود بهدلیل نبودن سرمایهگذار بومی بانام شهرهای دیگر (قم) به بازارهای خارجی صادر میشود.
استان زنجان با ۸۸۳۰۰۰ هکتار اراضی قابل کشاورزی ۴٫۷۷ درصد اراضی کشاورزی کل کشور را دارا بوده و مساحت اراضی آبی کشاورزی استان نیز ۱۶۸۳۹۵ هکتار (۲ درصد اراضی کشور) میباشد؛ بنابراین استان زنجان همواره به عنوان مهمترینقطب کشاورزی در کشور مطرح است.[۳۹]
شهرستان طارم بهدلیل وجود خاک حاصلخیز و جلگه ای، وجود رودقزل اوزن، نزدیک به استانهایگیلان واردبیل و هوای نیمه گرمسیری از وجود بسیاری از باغات برخوردار است.زیتون وانار میوههای اصلی وانجیر،انگور،ازگیل،به،سیب،گلابی،زردآلو،آلو،گیلاس،آلبالو،هلو،شلیل،توت،تمشک وشاهتوت از میوههای فرعی دیگر این شهرستان هستند که در درختان پربار و با کیفیت بالا دیده میشوند.هندوانه،خربزه،پیاز،گوجه فرنگی،خیار،کدو،کدوتنبل، لوبیای سبز، نخودفرنگی، هویچ وسیب زمینی صیفیجات این شهرستان هستند.برنج طارم هم که از کیفیت بالایی برخوردار است و در ایران ازجملهبرنجهای مرغوب کشور بهشمار میآید.طارم بهدلیل وجود بیش از اندازهزیتون با کیفیت استان زنجان را به قطب تولیدزیتون کشور تبدیل کرده است. بقیه شهرستانهای استان زنجان هم محصولات شهرستان طارم را بهاندازه تأمین استان خود دارند.
این استان دارای ۸۳ واحد مرغداری گوشتی و ۴ واحد مرغ تخمگذار میباشد.[۴۰]
بر اساس آمارهای موجود در سال ۱۳۹۲ سالانه ۱۱ میلیون و ۸۹۵ هزار و ۴۱۶ قطعه جوجه گوشتی و ۲۴۴ هزار و ۵۰۰ قطعه جوجه تخمگذار و همچنین ۲۷۳ هزار و ۴۵ قطعه جوجه مادر در این استان جوجه ریزی شده است.[۴۱]
همچنین یک واحد مرغ مادر بومی به ظرفیت ۱۳هزارو ۱۰۰ قطعه در سال و ۴ واحد بوقلمون گوشتی با ظرفیت ۲۶هزارو ۶۰۰ قطعه در هر دوره پرورش داده میشود.[۴۰]
حوزههای آبخیز استان شامل رودخانهقزل اوزن با سطح حوزه ۱۷۳۲۸ کیلومتر مربع و رودخانهشورکات وخرارود با وسعت ۴۸۳۶ کیلومتر مربع میباشد که متوسط خروجی آب سالانه استان در ایستگاهگیلوان رودخانه قزل اوزن ۳ میلیارد و ۸۴۰ میلیون متر مکعب و در رودخانه ابهر رود ۷۸ میلیون متر مکعب و خرارود ۵۰ میلیون متر مکعب میباشد.[۴۳]
این استان بهطور متوسط حدود ۱۵۰۰ متر از سطح دریا ارتفاع دارد. پستترین نقطه داخل آن با ارتفاع ۳۰۰ متر در منطقه گیلوان ار توابع طارم بوده و بلندترین قله آن با ارتفاع بیش از ۳۰۰۰ متر در کوههای تخت سلیمان در ارتفاعات شهرستان ماه نشان واقع شده است.[۴۸]
قیز قالاسی با ارتفاع ۳۲۱۴ متر در بخش انگوران شهرستان ماه نشان واقع شده و از بلندترین قلههای استان زنجان بهشمار میآید.
این کوه که از کوههای بلند استان بهشمار میرود، در شمال روستای خورجهان، از توابع دهستان انگوران واقع شده است و ۳۰۹۹ متر ارتفاع دارد. رودخانههای انگور چای، تخته یورد و دربند از این کوه سرچشمه میگیرند. دامنههای جنوبی این کوه به دهستان انگوران، و دامنههای شمالی آن به دهستان اوریاد مشرف است.
این کوه با ارتفاع ۲۸۵۰ متر، در ۹۵ کیلومتری جنوب غربی زنجان و در غرب روستای حلب از توابع دهستان انگوران واقع شده و سرچشمه اصلی رود حلب است. دامنههای شرقی آن به دهستان انگوران، و دامنههای غربی آن به دهستان احمدآباد سفلی (از توابع شهرستان میاندوآب) مشرف است و جزو کوهستان قرّداغ بهشمار میآید.
این کوه در ۱۲ کیلومتری روستای یاستی قلعه، از توابع دهستان انگوران قرار گرفته است و ۳۳۳۲ متر ارتفاع دارد. این کوه سرچشمه رودخانههای بالاجوجه و انگوران چای، و بلندترین قله کوهستان قرخ بلاغ (چهل چشمه) است. چشمههای بسیاری از دامنههای این کوه میجوشند.
این کوه در قسمت شمال غربی روستای خورجهان، از توابع دهستان انگوران واقع شده است و ۳۰۵۰ متر ارتفاع دارد. این کوه سرچشمه رودخانههای انگوران چای و تخته یورد است.
این کوه با ارتفاع ۳۲۱۴ متر، در جنوب روستای علم کندی، از توابع دهستان اوریاد واقع شده است و سرچشمه رودخانههای انگوران چای، قلعه چای، تخته یورد و بالاجوجه است.
این کوه، از نظر ارتفاع، دومین قله مرتفع کوهستان قرخ بلاغ (چهل چشمه) محسوب میشود.
این کوه با ارتفاع ۳۰۵۰ متر، در جنوب غربی روستای یاستی قلعه، از توابع انگوران واقع شده است و سرچشمه رودخانههای کاکا، انگوران چای و قرهقیه است.
این کوه، از شمال غربی به کوه بلقیس، و از شرق به کوه قزلر قلعه سی متصل است و از کوههای کوهستان قبرخ بلاغ (چهل چشمه) است.
علاوه بر این کوهها، استان زنجان دارای قلهها و بلندیهای مهم دیگری نیز هست که از آن جمله میتوان به کوههای یان بلاغ (۲۹۷۲ متر)، داغی (۲۸۶۱ متر)، سندان داغ (۲۵۸۰ متر)، آرگون (۲۹۲۴ متر)، جانقورتاران (۲۵۸۰ متر)، چال خاتون (۲۹۹۳ متر)، چنوباشی (۲۹۵۰ متر)، سفید (۲۹۳۳ متر)،کوه سندان،کوه دوشاخ،دینگه (کوه)،کوه آقداغ،کوه تکهقیهسی اشاره نمود.[۵۰]
از مساحت ۲۲۱۶۴۰۰ هکتاری استان ،۱۲۳۴۶۱۳ هکتار یعنی حدود ۵۶٪ آن شامل اراضی منابع ملی است و از این اراضی ملی ۹۷۳۵۵ هکتار آن شامل جنگلهای طبیعی استان میباشد. به عبارت دیگر ۹/۷٪ عرصههای ملی و ۴/۴٪ مساحت کل استان را مناطق جنگل طبیعی تشکیل میدهد و با احتساب مساحت حدود ۱۷۰۰۰ هکتاری جنگلهای دست کاشت، سرانه جنگل در استان زنجان ۱۲/۰ هکتار برای هر نفر میباشد.
سطح کل مراتع استان در حدود ۲/۱ میلیون هکتار بوده که ۴۲۰ هزار هکتار آن جزء مراتع ییلاقی، ۳۰ هزار هکتار جزء مراتع قشلاقی و ۷۵۰هزار هکتار جزء مراتع میانبند میباشد. ۷٪ از مراتع استان جزء مراتع خوب، ۶۰٪ دارای وضعیت متوسط و ۳۳٪ جزو مراتع فقیر یا غیرقابل بهرهبرداری میباشد. سطح کل مراتع استان ۱۱۳۷۰۶۰هکتار برآورد شده است.[۴۳]
استان زنجان براساس تقسیمبندیهای بزرگ جغرافیائی گیاهی، جزء مناطق نیمه استپی، کوههای مرتفع و جنگلهای خشک بوده و به عنوان زیربخشهایی از ناحیه بزرگ ایران و تورانی محسوب میگردد. تأثیر عوامل اکولوژیکی، بهخصوص میزان نزولات آسمانی و پراکنش آن پستی و بلندی و وضعیت خاک بر پوشش گیاهی کاملاً مشهود است.[۴۳]
از مهمترین جوامع گیاهی موجود استان میتوان به جوامع گیاهی ذیل اشاره نمود:
استان زنجان بهدلیل محدودیت قانونی توسعه ظرفیتهای تولیدی در تهران و مرکز کشور و برخورداری از شبکههای زیربنایی قوی (زمین-منابع آب-خاک- شبکههایمواصلاتی- موقعیت راهبردی در منطقه شمالغرب - عبور خطوط انرژی - سرمایهگذاری کلان ملی و…) از پتانسیل قابل ملاحظهای در جذب سرمایهگذاری بخش صنعت برخوردار است. استان زنجان همواره بهعنوانقطب صنعت کشور نامبرده میشود، از صنایع مهم استان به چند نمونه اشاره میگردد:
شهرستان ابهر که به عنوان یکی از شهرستان صنعتی استان شناخته میشود قطب کارخانههای بزرگ استان در تولیدات صنعتی بهشمار میرود بهطوریکه بیش از ۳شهرک صنعتی فعال را در خود جای داده است.صنایع ریلی ایرکو-بهداشتی-صنایع نساجی -پلاستیک -فولاد و… ازجمله تولیدات این شهرکها میباشند.
همچنین شهرستان زنجان از لحاظ تنوع معادن بسیار غنی بوده بهطوریکه درحال حاضر بالغ بر ۱۷۰ اندیس و ذخایر معدنی قابل بهرهبرداری و در دست اکتشاف ویا شناسایی شده در استان وجود دارد که شامل:سرب وروی،براسیت،سیلیس، خاکهای صنعتی آنتی موان،تالک، پرلیک،سولفات منیزیم،آلونیت،منگنز،مس،آهن و سنگهای تزیینی (گرانیت،مرمریت،تراورتن، چینی ومرمر) و سنگهای آهکی و گچ و سنگ لاشه است. هم اینک این استان بزرگترین معادنروی خاورمیانه را در خود جای داده است.
این استان داری ۳۲۸ حلقه معدن میباشد.[۵۹] که از این تعداد ۷۵ معدن در زمینه سنگ تزئینی و نما، ۲۴۶ معدن روباز، ۳ معدن زیر زمینی و یک معدن زیر زمینی زغالسنگ میباشد.[۶۰]
رخدادهایزمینشناسی باعث تشکیل کانسارهای متنوعی در استان شده بهطوریکه درحال حاضر بالغ بر ۵۰۰ میلیون تن دارایپروانه بهرهبرداری از سازمان صنعت، معدن و تجارت استان میباشد که عمدتاً شامل سرب و روی، براسیت، سیلیس، خاکهای صنعتی،فلدسپات، گچ آهن و … میباشد.
از معادن فعال در استان میتوان به سرب و روی انگوران، پتاسایلجاق (پیکرومریت)، آهن سرخه دیزج و مروارید، معادن ترآورتن منطقه دندی،معادن گرانیت خرمدره، معادن سیلیس (تاب کوارتزیت)، برآسیت وپرلیت، فلدسپات، خاک صنعتی و… اشاره کرد. وجود بزرگترین معدن سرب و روی خاورمیانه و معادن برآسیت قره گل و مشمپا، وجود گرانیت در کوههایطارم، عبور باند سیلیس از کوههای سلطانیه، و وجود ذخائر عظیمی از فلدسپات، سیلیس و ذخائر آهک و رس فراوان از ویژگیهای منحصر به فرد این استان میباشد. وجود معدن سرب و روی انگوران موجب گشته که این استان درحال حاضر به عنوان قطب تولید روی کشور مطرح گردیده و زمینهٔ لازم برای ایجاد صنایع جنبی آن از قبیل صنایع گالوانیزاسیون، تولید اکسید روی، پودر روی و سولفات روی فراهم نماید. معدن «انگوران» از نظر عیار بالای فلزات موجود، از معادن نادر در جهان است.[۶۱]
مهمترین راههای مواصلاتی کشور و شاهراههای ترانزیتی و آزادراههای ایران از این استان گذر میکند، و این استان از نظر زیر ساختنقش استراتژیکی درشمال غرب کشور دارد بهطوری که اگر این راههای مواصلاتی و زیر ساختهای موجود در استان زنجان وجود نداشته باشد، فعالیت شمال غرب کشور بهحالت تعلیق در میآید:[۶۴]
بر مبنای آمارهای ارائه شدهاستان زنجان مجموعاً دارای ۵۱ سد میباشد که از این تعداد ۱۵ سد مورد بهرهبرداری قرار گرفتهاند و ۷ سد در دست ساخت میباشند و همچنین ۲۹ سد درحال مطالعه هستند.[۶۵]
↑(Al Mas'udi, Kitab al-Tanbih wa-l-Ishraf, De Goeje, M.J. (ed.), Leiden, Brill, 1894, pp. 77-8). Original Arabic from www.alwaraq.net: فالفرس أمة حد بلادها الجبال من الماهات وغیرها وآذربیجان إلى ما یلی بلاد أرمینیة وأران والبیلقان إلى دربند وهو الباب والأبواب والری وطبرستن والمسقط والشابران وجرجان وابرشهر، وهی نیسابور، وهراة ومرو وغیر ذلك من بلاد خراسان وسجستان و کرمان و فارس والأهواز، وما اتصل بذلك من أرض الأعاجم فی هذا الوقت وكل هذه البلاد كانت مملكة واحدة ملكها ملك واحد ولسانها واحد، إلا أنهم كانوا یتباینون فی شیء یسیر من اللغات وذلك أن اللغة إنما تكون واحدة بأن تكون حروفها التی تكتب واحدة و تألیف حروفها تألیف واحد، وإن اختلفت بعد ذلك فی سائر الأشیاء الأخر كالفهلویة والدریة والآذریة وغیرها من لغات الفرس.