L'homme qui ne s'aimait pas جنس اول Mélancolie française خودکشی فرانسه Destin français La France n'a pas dit son dernier mot
امضا
اریک زمور (بهفرانسوی:Éric Zemmour) (تلفظ فرانسوی: [eʁikzemuʁ]; زاده ۳۱ اوت ۱۹۵۸)سیاستمدارنویسنده،روزنامهنگار سیاسی، کارشناس برنامههای تلویزیونی ومقالهنویسفرانسوی است. از او در سازمانهای رسانهای بارها به عنوان یکراستگرایتندرو یاد شدهاست. او در کشورش یکسلبریتی است. کتابخودکشی فرانسه (فرانسوی:Le Suicide français) او در سال ۲۰۱۴ بیش از ۵۰۰٬۰۰۰ نسخه فروخت و در سال ۲۰۱۵ به خاطر آن کتاب، جایزه کومبورگ-شاتوبریان را برنده شد و توجه بینالمللی را به خود جلب کرد.[۱][۲] زمور همچنین جایزه ریشیلیو را در سال ۲۰۱۱ به خاطر یک عمر فعالیت خود به عنوان روزنامهنگار دریافت کرد.
اریک زمور از ۱۹۸۶ تا ۱۹۹۶ برایLe Quotidien de Paris به عنوان گزارشگر و تا زمان اخراج در سال ۲۰۰۹ بر سر مجادلهای که پیرامون اظهاراتش درگرفت برایفیگارو کار کرد[۴] او به خاطر گفتههای خودتبعیض نژادی محکوم[۵] و از سوی دادگاه ۲۰۰۰ یورو جریمه شد.[۶] اریک زمور پس از آن به نوشتن مقاله برای مجله فیگارو ادامه داد.[۷] زمور به عنوان یک چهره تلویزیونی در برنامههایی چونما نمیخوابیم درفرانسه ۲ (۲۰۰۶–۲۰۱۱)،Ça se dispute درI-Télé (۲۰۰۳–۲۰۱۴) وFace à l'Info درCNews (۲۰۱۹–۲۰۲۱) حضور یافت. او همچنین درZemmour et Naulleau از ۲۰۱۱ تا ۲۰۲۱ در یک برنامه گفتگومحور شبانه هفتگی به میزبانیAnaïs Bouton درپاریس پریمایر، به همراه منتقد ادبیÉric Naulleau حضور یافت.[۸] زمور بهطور موازی درRTL از ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۹ ابتدا با میزبانی برنامه رادیوییZ comme Zemmour و سپس پیوستن بهYves Calvi به برنامه صبحگاهی به عنوان تحلیلگر کار کرد.
یک مقاله چاپ سال ۲۰۱۱ درنیویورک تایمز زمور را «شاید شناخته شدهترین تحریکگر حرفهای فرانسه که به همان میزان مورد علاقه بیگانههراسان راست تندرو است که مورد نفرت مهاجران، زنان و همجنسگرایان» خواند.[۹] او بهطور مشروح درباره نظریه توطئهجایگزینی بزرگ وبرخورد تمدنها را بحث کرده[۱۰][۱۱] و همچنین از اصلاحات وسیع در نظام سیاسی فرانسه دفاع کرده است. زمور از نظر سیاسی خود را بینگلیسم وبناپارتیسم شناسایی میکند.[۱۲] او در دسامبر ۲۰۲۱ رسما نامزدی خود را درانتخابات ریاستجمهوری فرانسه (۲۰۲۲) اعلام کرد.
زمور زندگینامههایی برایادوار بالادور (Balladur, immobile à grands pas, یا "بالادور، بیحرکت با گامهای بزرگ") وژاک شیراک (L'Homme qui ne s'aimait pas, or "مردی که خودش را دوست نداشت") و نیز جستارهایی سیاسی نوشتهاست. در سال ۲۰۰۶ او کتاب "جنس اول" را منتشر کرد که او کتابی در مورد آنچه اوزنانهسازی جامعه میداند خواندهاست. در مارس ۲۰۱۰ او به خاطرMélancolie française ("مالیخولیای فرانسه")Prix du livre incorrect [fr; fr] (ت.ت.'جایزه کتاب نامناسب') برد، کتابی که بهتاریخ فرانسه میپردازد.[۱۳]کتاب ۲۰۱۴ اوLe Suicide français ("خودکشی فرانسه"), که بیش از ۵۰۰٬۰۰۰ نسخه فروخت بزرگترین موفقیت ادبی او بهشمار میرود.[۱۴]
زمور انتقاداتی را برفمینیسم وهمجنسگرایی وارد کرده و گفته افول فرانسه تا حدی ناشی از تحلیل رفتنمردانگی، و «زنانه سازی» جامعه است. درون مایههایی که او آنها را به تفصیل در کتابهایجنس اول وخودکشی فرانسه کاوش کردهاست.[۱۶][۱۷][۱۸][۱۹] زمور باسقط جنین که او آن را «خودکشی دسته جمعی» نام نهاده مخالف است[۱۹] و استدلال کرده زنان برای جایگاههای قدرت سیاسی نامناسباند.[۲۰] او درخودکشی فرانسه، نسبت بهپیشگیری از بارداری،حقوق زنان، ومطالعات جنسیت انتقاداتی ابراز کردهاست.[۲۱][۵] او همچنین ازدومینیک استروس-کان وطارق رمضان در رابطه با اتهامات تجاوز جنسی علیه آنها دفاع کردهاست.[۲۲][۲۳] اریک زمورآنگلا مرکل را زنی با ارزشهای نرینه میداند.[۲۴]
اریک زمور در سال ۲۰۱۴ درباره مساله مهاجران غیرقانونی گفته بود: «باید آنها را گرفت، سوار قایق کرد و به جای اولشان بازگرداند.استرالیا نیز با مهاجرانی که ازاندونزی میآیند همین کار را میکند».[۲۴]
اریک زمور استدلال کرده فرانسه باید ازایالات متحده آمریکا فاصله بگیرد رابطه نزدیکتری باروسیه[۲۶] و استقلال بیشتری ازاتحادیه اروپا و سیاست خارجی آن داشته باشد. او گفتهپیادهسازی در نرماندی یک آزادسازی و همچنین یک استعمار فرانسه از سوی ایالات متحده بوده است.[۴] او خواهان تقویتنیروهای مسلح فرانسه شده و استدلال کرده که تنها نفوذی که فرانسه در صحنه جهانی حفظ کرده به خاطر قوت نیروی مسلح آن و قابلیتهای دفاع هستهای آن است.[۴] زمور پشتیبان خروج از فرماندهی یکپارچه نظامیناتو است.[۲۷][۲۸][۲۹]
اریک زمور باور دارد که فرانسه،دژی است که به محاصره اسلام درآمده و هشدار میدهد که فرانسه بدون تغییرات عمیق در سیاستهای مهاجرتی به جنگ داخلی کشیده خواهد شد. او در یک مصاحبه تلویزیونی گفته بود مسلمانان یا باید ادغام شوند یعنی فرانسوی شوند یا فرانسه باید منطقا با اسلام کنار بیاید و اسلام را به شکل فعلی آن بپذیرد یا اسلام منطقا با فرانسه کنار خواهد آمد. اریک زمور در سال ۲۰۱۴ گفت برخی از مناطق حومهای شهرهای فرانسه، دیگر حالوهوای فرانسه را ندارند و آنها را «جمهوریهای اسلامی» نامید.[۲۴] او گفته بود مسلمانان باید بین اسلام و فرانسه، یکی را انتخاب کنند و همه مسلمانان، چه بگویند چه نگویندجهادگرایان را "مسلمان خوب" میدانند.[۳۳]