ارکستر[۱] یاسازگان[۲] به مجموعهای از نوازندگان وسازهایی که باهم به اجرای قطعاتموسیقی میپردازند گفته میشود.
هر ارکستر بهطور معمول براساس قرارگرفتن نوع و تعداد سازها در آن نامگذاری میشود. برای نمونه، ارکستر سمفونی، که بهعنوان بزرگترین نوع ارکستر شناخته میشود، بدان معناست که در آن از تمام گروههای سازی استفاده شده و تقریباً تمامی سازهایموسیقی کلاسیک غربی در آن وجود دارد. ارکسترهای کوچکتر، که بخشی از سازهای موسیقی کلاسیک در آن قرار دارد، با نامهای دیگر از جملهارکستر مجلسی نامیده میشوند.ارکستر مجلسی به ارکستری گفته میشود که در آن ازسازهای زهیِ آرشهای،سازهای بادی چوبی وسازهای کوبهای وسازهای کلیدی همچونپیانو میتواند استفاده شود.
در برخی از موارد، بعضی از عنوانها برای ارکسترها استفاده میشود، که این نامها اشارهای به نوع سازهای بهکاررفته یا نقش سازها در این ارکسترها ندارد و این نامگذاریها تنها برای تشخیصدادن ارکسترهای مختلف در یک منطقه یا شهر استفاده میشود.برای نمونه،ارکستر فیلارمونیک معمولاً از سوی انجمن دوستداران موسیقی در هر شهر (انجمن فیلارمونیک) پشتیبانی مالی میشود و در این ارکسترها معمولاً از نوازندگان خبره و چیرهدست هر شهر استفاده میگردد. البته ساختارارکستر فیلارمونیک، ازنظر سازی، بهصورت ارکستر سمفونیک یا ارکستر بزرگ است، مانندارکستر فیلارمونیک برلین وارکستر فیلارمونیک لندن.درارکسترهارهبر ارکستر مهمترین نقش و در واقع قلبارکستر بهشمار میرود.
پیشینیانِ ارکسترهای امروزی، حوالی سالهای ۱۶۰۰ پدیدار شدند. برجستهترین و بارزترین مثال ارکسترهای پیشین، ارکستر موردنیاز برای اجرایاپرای ارفئو از ساختههایکلودیو مونتهوردی است. در اواخرقرن هفدهم،آهنگساز فرانسوی،ژان-باپتیست لولی، برای بارگاه سلطنتی یک ارکستر ترتیب داد که تقریباً اکثر آن ازسازهای زهی بود، ولی شاملسازهای بادی چوبی، نظیرابوا وفاگوت و حتی فلوت نیز میشد.درقرن هجدهم،یوهان استامیتز و دیگر آهنگسازان در آنچه که به عنوان مکتب مانهایم شناخته شدهاست، آهنگسازیهای اولیه برای ارکستر سمفونی مدرن را پایهگذاری کردند. هر آهنگ از چهار قطعه برای ترکیب سازهای شامل قسمت بادیهای چوبی (فلوت، ابوا و فاگوت)، بادیهای برنجی (فرنچ هورن، ترومپت)، کوبهایها (۲ تیمپانی) و قسمت زهی (ویولنهای اول و دوم، ویولا، ویولون سل و کنترباس) تشکیل میشد. کلارینت در این دوره در ارکستر پذیرفته گردید. در حالی که سازهای اصلی دورههای قبل مانندهارپسیکورد،لوت و لوت باس بهتدریج به فراموشی سپرده شدند.
قرن نوزدهم دورهای پربار برای ارکستر بود. بادیهای چوبی از دو عدد به سه یا چهار عدد برای هر ساز افزایش یافتند و بادیهای برنجی به وسیلهترومپت سوم،هورن سوم و چهارم و افزوده شدنترومبون تقویت و تکمیل شدند. آهنگسازانی نظیرهکتور برلیوز،ریشارد واگنر ونیکولای ریمسکی کورساکف و در قرن بیستمریشارد اشتراوس،گوستاو مالر وایگور استراوینسکی وجود و خلق ارکسترهایی در ابعاد بیسابقه و وسیع از لحاظ صدایی را امری بدیهی و لازم شمرده بودند.نمونههای بزرگ ارکسترهای اواخر قرن نوزدهم تا اواسط قرن بیستم ارکسترهایی با نزدیک به صد نوازنده را ثبت کرده و نیز ممکن بود شامل طیف گستردهای از سازها و وسایل مورد نیاز مربوط به یک آهنگ خاص باشند.هرچند از حدود سالهای ۱۹۲۰ آهنگسازان رو به سوی چینش ارکسترهای کوچک کردند که گاه شامل سازهای سازهای قدیمی مکمل هم میشدند.[۳]
در یک ارکستر، بنا به نیاز،سازبندی میتواند متفاوت باشد. این چینش تابعی ازپارتیتور نوشتهشده بهوسیلهٔ آهنگساز و همچنین تغییراتی است که در اثر تنظیم مجدد اتفاق میافتد.این سازبندی به دستههای زیر تقسیم میشود:
این یک دستهبندی کلی بر اساس نوع ساز در ترکیب ارکستر است. همانطور که در تصویر مشاهده میشود، در سمت چپ رهبر ارکستر، گروه ویولنهای اول و در کنار آن ویولنهای دوم قرار دارند. در کنار ویولنها، ویولاها و در کنار ویولاها، و یولنسلها قرار دارند.
قسمت جلوی ارکستر اغلب شاملسازهای زهی است. اما گاه در سمت چپ رهبر و جلوی ویولنهای گروه اول، سازهای تکنواز کنسرتوها نیز جای میگیرند که بسته به کنسرتوی مورد نظر هر سازی میتواند باشد.ردیف بعد متعلق به گروه بادیهاست و در کنار آنها کنترباسها قرار میگیرند.سازهای کوبهای اغلب در ردیف انتهایی قرار خواهند گرفت.
این سازماندهی و نظم، گونهای استاندارد را فراهم میکند تا از طریق آنرهبر ارکستر به وسیله اشارات قراردادی خود هر گروه سازی را از زمان نواختن خویش آگاه کند.