| بخشی از |
| آنارشیسم سبز |
|---|
نظریهها و کوششها |
کتابها و نشریات
|
آنارشیسم سبز یااکو-آنارشیسم یکمکتب فکری منشعب ازآنارشیسم با تأکید ویژه بر دغدغههای زیستمحیطی است.[۱] نظریه آنارشیسم سبز، آنارشیسم را فراتر از نقد تعاملات میان انسان گسترش میدهد و شامل نقد تعاملات میان انسان ومحیط زیست نیز میشود، آنارشیسم سبز در عمل اندیشه ای انقلابی است که نهتنها طالب آزادی نوع بشر است بلکه خواهان ایجاد آزادی برای انواع غیر بشری نیز است و هدف آن به وجود آوردن یک جامعه آنارشیست پایدار محیط زیستی است.
اندیشههای آنارشیست آمریکاییهنری دیوید تورو در کنار افرادی چونلئو تولستوی والیزه رکلو بیشترین تأثیر را در شکلگیری و تکامل آنارشیسم سبز داشت. آنارشیسم سبز بهطور طبیعی اصول خود را فراتر از مناسبات انسانی تعریف میکند و روابط میان موجودات انسانی و غیرانسانی را در نظر میگیرد. از نگاه آنارشیستهای سبز، یک کنش انقلابی به آزادی نوع بشر تقلیل پیدا نمیکند بلکه رهایی دیگر گونههای غیرانسانی را نیز در برمیگیرد؛ و این هدف از راه ساخت یک جامعه آنارشیستیپایا و زیستمحیط محور به دست خواهد آمد.
در اواخر قرن نوزدهم، از تلفیق مکاتبآنارشیسم وطبیعیتگرایی در محافلآنارشیسم فردگرا درفرانسه،اسپانیا،کوبا[۲] وپرتغال، مکتبآنارکو-ناتوریسم پدید آمد. از مهمترین جریانهای معاصر که به نوعی آنارشیسم سبز به حساب میآیند میتوان بهآنارشیستهای بدویگرا وبومشناسی اجتماعی همچنینآنارکو ویگاننها اشاره داشت. تعدادی از متفکران به نام این تفکر شاملآنارشیستهای بدویگرا میشوند کهفناوری را مورد نقد قرار داده و بیان میدارند که آنارشیسم از راه خروج از مناسباتتمدنمحور حاصل خواهد شد. همچنینآنارکو ویگان اعتقاد دارند رهایی انسان و حیوانات جدایی ناپذیر هستند؛ و در نهایت اینکه به عقیدهبومشناسی اجتماعی، غلبه طبقاتی انسان بر طبیعت ریشه در غلبه طبقاتی انسان بر انسان دارد.[۳]